آفرین به آفتاب

آفرین به آفتاب

شعر کودک و نوجوان
آفرین به آفتاب

آفرین به آفتاب

شعر کودک و نوجوان

مانند مادر

ده سال پیش آمد به اینجا
این خانه را از غم درآورد
از شهر بابلسر برایم
اسباب بازی هدیه آورد
***
باور نمی کردم دل او
با گریه های ما بسوزد
مانند مادر دکمه های
پیراهن ما را بدوزد
***
دلوا پس من بود و لیلا
هرچند جای مادرم بود
لیلا برایش حرف می زد
سنگ صبور خواهرم بود
***
لیلا به پاس خوبی او
فامیلی اش بابلسری شد
وقتی که شوهر کرد اصلا
مادر نشد نامادری شد
شعر از غلامرضا بکتاش